آوینآوین، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

آوین

خاطرات 6 تا 9 ماهگی

عزیز دلم تو هفت ماهگی شیطنت هات شروع شده بود و عاشق بازی و شیطنت با بابا بودی. در هنگام دالی بازی از خنده ریسه می رفتی، توپو خیلی دوست داشتی و بابا برات انواع مختلف توپ خریده بود. تو هشت ماهگیت اصلا نمی نشستی و مدام در حال چهار دست و پا بودی (بدون حرکت به جلو). تو این ماه دست زدن و بوس کردن رو یاد گرفتی و وقتی می گفتم(بابا) به در نگاه می کردی. در تاریخ 26/12/90 دندون پیشین میانی چپ فک پایینت در اومد. به درخت هم می گفتی دخ. توی این ماه (10و11 فروردین91) به کاشان رفتیم. تو همین ماه کلاس زبان رو شروع کردم و بهمین خاطرمجبور بودم ساعت 8 تا 10 شب برم و تو هم پیش بابا می موندی. یه روز توی فروردین ماه به یک اسباب بازی فروشی رفتیم و توی فسقل...
9 آذر 1392

بازگشت آنا و آقاجون از مکه

عزیز دلم ببخش که این چند روز خیلی سرم شلوغ بود و مجبور شدم همه اتفاقات این چند روز رو یکجا برات بنویسم. قرار بود آقا جون و آنا از مکه برگردند، ما نتونستیم برای استقبال به فرودگاه بریم و برای مراسم که قرار بود تو تالار باشه رفتیم. تو توی تالار خوشبختانه خوب غذا خوردی و خیلی هم خوشحال بودی. روز بعدش خونه دایی جون برای شام مهمون بودیم و تو با بچه ها شیطونی می کردی و بالا پایین می پریدید که یهو جیغ کشیدی و پاتو گرفتی و ما فهمیدیم که پات یا در رفته یا ضربه دیده چون نمی تونستی پاتو زمین بذاری. فردای اون روز هم تاسوعا بود و نتونستیم پیش متخصص ببریم. شب عاشورا بود و قرار بود فرداش ما راه بیفتیم و به خونمون بیاییم که یهو تو خونه عمو علی استفراغ کر...
8 آذر 1392

خاطرات 10 تا 12 ماهگی

آوین گلم میخوام خاطرات 10 ماه  تا یک سالگیتو بنویسم   . خوشگلم تو 10 ماهگی عاشق سوپ های مخصوص مامان بودی، منتظر اومدن بابا از سرکار بودی و عصرها از ساعت 7 به بعد برای بابا بیقراری می کردی و وقتی "بابا" می گفتم به سمت در نگاه می کردی. وقتی کلماتی مثل لامپ، یخچال، گل، درخت و چتر را می گفتم به سمتشون نگاه می کردی و همیشه از دسته اجاق گاز آویزون می شدی و تاب تاب می کردی. تو این ماه یه استخر آب بازی برات خریدیم که خیلی دوسش داشتی و اصلاً از توش بیرون نمیومدی. تو این ماه عکاسی نیلچی رفتیم که همونجا به آرایشگاه نیلچی رفتیم و برای اولین بار موهاتو کوتاه کردیم. تو 11 ماهگیت همش گوشیو ور می داشتی و "الو" می ک...
9 آذر 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آوین می باشد